☂ ميمونيم تا ابد ☂
پنجره ها کلافه اند از سنگینی ِ نگاه منتظرم اگر نمی آیی ، اینقدر پنجره ها را زجــــر ندهم ، چشم هایم به جهنم
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص …
نظرات شما عزیزان:
تلخ ِ تلخ ....
در کتاب زندگانی دست کرد
کــــــــــاش در تقدیر آدم دل نبود
عشــــق را در خانه اش منزل نبود
کـــــــاش چشمانم صـــــدایت میزدند
ساز غم هایم برایت میزدند
دل پر از اندوه جان فرسای توست
خوب میدانی دلم هم پای توست
فاصله گر قدرتش را پیش چشمانم کشید
وحشیانه از تنـت روح لطیفت را درید
گوش بسپارد به این نجوای دردآلود من
تو نخواهی رفت از روح و تن و از بود من
نور می خواند تو را سمت خدا
کــــــــاش میشد ابرها را کرد از باران جـــــــدا
گرچه این افسوس ها را رنگ نیست
پاسخ:ممنون داداشي گلم كه به ما سر زدي ، راستي ، مهلا خيلي ازت تعريف مي كنه هاااااااااااااااااااااااااا !!!!!!!!!!
بمیرم من برات عشقم ...
نمیخوام خنده هات تلخ بشه...
من شیرین شیزسن میخوام مثل قبلا
من امشب تمام وابستگی ام را تیغ کشیده ام
پاسخ: کوثر جوووووووووووووووووونم قربون دل خونیت برم .............
شکلات شیرین بود قدیما!!!!!!
پاسخ:گلم ! منظورم شکلات تلخ بود ، فیلسوف .................
طراح : صـ♥ـدفــ |